25 بهمن 1388 / 29 صفر المظفر 1431 / 14 فوریه 2010

حكم تاريخي حضرت امام خميني (رحمة الله علیه) رهبر فقيد انقلاب اسلامي مبني بر اعدام نويسنده و ناشران كتاب كفرآميز آيات شيطاني صادر شد. اين كتاب سراسر دروغ و كفر سلمان رشدي نويسنده هندي تبار انگليسي نوشت و انتشارات پنگوئن در انگليس چاپ و منتشر كرد. در پي انتشار آن، امام راحل در پيامي تاريخي خطاب به مسلمانان جهان تأكيد كردند: «مؤلف كتاب آيات شيطاني كه عليه اسلام پيامبر و قرآن تنظيم و چاپ شده است، محكوم به اعدام است». انتشارات كتاب آيات شيطاني در جهت مبارزه غرب با اسلام صورت گرفت اما با فتواي تاريخي حضرت امام و حساسيّت شديد مسلمانان سراسر جهان به اين توطئه، غرب مفتضحانه شكست خورد و قدرت و عظمت الهي بار ديگر در جهان به نمايش در آمد. در پي ممنوعيت انتشار كتاب سلمان رشدي در كشورهاي اسلامي، چاپ و توزيع آن در برخي كشورهاي اروپايي نيز به حالت تعليق در آمد.
در پي پيروزي امت مسلمان و انقلابي كشورمان و سقوط رژيم منفور ستمشاهي حضرت امام خميني (ره) رهبر كبير انقلاب اسلامي در پيامي از مردم خواستند كه به منظور سازندگي و آغاز زندگي نوين به اعتصابات چندين ماهه و سراسري خاتمه داده ، به كار و سازندگي مشغول شوند.
رضاخان سردار سپه پس از گسترش قدرت و نفوذ خود در سراسر كشور، تنها از يك چيز بيم داشت و آن بركناري وي از سوي احمدشاه بود، همان طور كه پيشتر در حادثه جمهوري چنين شد. به همين علت كوشيد تا فرماندهي كل قوا را كه به موجب قانون اساسي در اختيار شاه بود، از آنِ خود سازد. اما مخالفت مدرس و اقليت هوادار او، مانعي جدّي در نيل به اين هدف بود. از اين رو سردار سپه به مدرس چنين وانمود كرد كه تسليم او شده و از اين پس هرچه مدرس بگويد پذيرفته مي‏شود. در اواسط بهمن ماه، سردار سپه به منزل مدرس رفت و در اين ملاقات و ملاقات‏هاي بعدي، از توطئه‏هاي دربار بر ضد خود گله كرد و خواستار اعطاي فرماندهي كلّ قوا گرديد. مدرس نيز كه قصد داشت با حمايت از رضاخان، مانع از انجام كارهاي غيرقانوني وي شود، همكاري با او را پذيرفت. به همين علت فراكسيون‏هاي مختلف مجلس با مشورت يكديگر، طرحي براي اين منظور تهيه كردند كه در 25 بهمن 1303 به تصويب نمايندگان رسيد. بدين ترتيب، رضاخان به فرماندهي كلّ قواي ايران دست يافت و احمدشاه قاجار با از دست دادن مهم‏ترين اهرم قدرت سلطنت خويش، قدرت خود را از كف داد و زمينه براي برانداختن قاجار، بيش از پيش فراهم شد. در حقيقت بايد از اين تاريخ، سلطان احمدشاه را پادشاه مخلوع ايران دانست و رضاخان پهلوي را پادشاه جديد ايران خواند.
عناصر ضدانقلاب و ساواكي‏ها كه در نقاط مختلف شهر تبريز موضع گرفته بودند، با تيراندازي‏هاي گسترده، عده زيادي از مردم شهر را به خاك و خون كشيدند. نيروهاي وفادار به انقلاب در صدد دفع تهاجمات دشمنان برآمدند و با كشتن تعدادي و دستگيري 150 تن و فرار ساير مزدوران، اين واقعه به پايان رسيد.
« قطب الدين محمود شيرازي» از بزرگترين حكيمان ايران و مشهوترين فيلسوف قرن 7 هجري قمري در شيراز متولد شد . قطب الدين بعد از مرگ پدر ، بجاي او دربيمارستان مظفري شيراز بكار مشغول شد ودر كنار مداواي بيماران به مطالعه كتب ابن سينا پرداخت . بعد از اطلاع از تاسيس رصد خانه مراغه قطب الدين با عشقي وافر خود رابه محضر خواجه نصير الدين طوسي رساند و مدتها از دانش او كسب فيض كرد . بدين تريتب در پزشكي ، هيئات و فلسفه استادي بزرگ و صاحبنظرشد . قطب الدين محمود شيرازي به اكثر سرزمينهايي كه در تصرف ايلخانيان بود سفر كرد ودر همين دوره جامع الاصول را نوشت .آخرين كتاب شيرازي «درة التاج» بزبان فارسي است كه از گنيجنه ها ي جامع علوم به شمار مي رود .
ميرزا ابولقاسم قائم مقام فراهاني اديب و سياستمدار دوره قاجار بدستور محمد عليشاه قاجار بقتل رسيد . او فرزند ميرزا بزرگ از مردم هزاوه اراك بود .ميرزا ابولقاسم مشاغل ديواني را با وزارت عباس ميرزا آغاز كرد .بعد از مرگ فتحعليشاه به مقام صدارت محمد شاه رسيد ولي همچون گذشته با دشمني هاي درباريان كه وجود او مانعي براي مقاصد شوم خود مي دانستند ، از مقام خود عزل شد. بدين ترتيب ميرزا ابولقاسم قائم مقام فراهاني در باغ نگارستان زنداني و سپس كشته شد .گفتني است كه وي افزون بر تبحر در سياست وكشور داري ، در شعر و ادب نيز صاحب نظر بود و از پيشروان سبك جديد ادبي ايران بشمار مي رفت . «منشآت قائم مقام» از جمله آثار ارزنده اوست .
سيد ابوالحسن ممتاز العلما لخنوي از بزرگان علوم ديني در بمبئي هندوستان متولد شد . ممتاز العلما تحصيلاتش را در زادگاه خود آغاز كرد و بعد از كربلا و نجف در حوزهاي علميه اين شهر ها تحصيلات خود راادامه داد .در زمان جنگ جهاني اول به بمبئي بازگشت و تدريس و خطابه پرداخت اين عالم مسلمان آثاري چند دارد كه از آن ميان به« كتاب الوقايه» مي توان اشاره كرد.
ابو عبداللَّه محمد بن جابر بن سنان بتاني از مشاهير و اكابر حكماي اسلام و منجم، اختر شناس و رياضي دان بود و در هندسه و رياضيات و هيئت سرآمد روزگار خود به شمار مي‏رفت. وي در مصر به دنيا آمد و بيش از چهل سال به رَصَد افلاك و نجوم اشتغال داشت. او زمان دقيق سال خورشيدي را معين نمود و كتب متعددي را نگاشت. تعديل الكواكب، زيج صابي، مقدار الاتصالات و... از جمله كتب وي مي‏باشند.
ملاحسينعلي تويسركاني دانشمندي آگاه و اهل تحقيق و مطالعه بود و در علومي چون فقه و اصول فقه، اطلاعات و دانش بسياري داشت. تويسركاني سال‏هاي بسياري را به تدريس پرداخت و دانش خود را در اختيار دانش پژوهان قرار داد. از مهم‏ترين كتاب‏هاي ملاحسينعلي تويسركاني مي‏توان به كشف الاسرار در فقه در 11 مجلد و نيز اصول عقايد و مكارم الاخلاق اشاره كرد.
مخوف ترين و پرتلفات ترين بمبارانهاي هوايي جهان با1773هواپيماي جت بمب افكن انگليسي و آمريكايي در آلمان آغاز شد. در اين بمباران كه سه روز به طول انجاميد چند شهر صنعتي به كلي به خاكستر تبديل شد. بر اثر اين بمباران150 تا 250000 تن از ساكنان شهرهاي آلمان جان خود را از دست دادند.
كريستوفر لاتِم شولْزْ، مبتكر امريكايى در چهاردهم فوريه 1815م در امريكا به دنيا آمد. وي در ابتدا مدتي كارگر چاپ‏خانه بود و لذا با شوق و علاقه، درباره پديد آوردن دستگاهي كوچك كه كار نوشتن را به جاي دست انجام دهد، به تفكر پرداخت. در سال 1864م به كمك يكي از دوستانش توانست طرح دستگاهي را بريزد كه صفحات كتاب را شماره‏گذاري مي‏كرد، ولي چون ساختمان آن را جالب نديد، خود به ساختن ماشين بهتري همّت گماشت و نزديك به سه سال بر روي اين طرح كار كرد. با اين حال پس از چندي به اين نتيجه رسيد كه اگر كليد ماشين تحريرش داراي محوري باشد كه بر آن حرفي حك شود مي‏تواند روي كاغذ نقش بياندازد و هر گاه ماشينْ چندين كليد داشته باشد و هر كليد براي يك حرف، ديگر به استوانه گردان نيز احتياجي نيست. او نمونه‏اي از اين دستگاه را ساخت كه فقط داراي يك كليد بود، ولي مدتي بعد در سال 1868م شولز اختراع خود را كه تمام حروف الفبا را دربرداشت به ثبت رساند. با اين حال چون در تنگناي مالي بود لذا امتياز آن را به بهايي اندك به يك شركت فروخت و بدين ترتيب ماشين تحرير رواج پيدا كرد. بعدها اين شركت، ماشين تحريرهاي كامل‏تري از روي مدل شولز ساخت و دنيا را با اين اختراع آشنا نمود. كريستوفر شولز سرانجام در سال 1890م در 75 سالگي درگذشت.
سال‏ها قبل از آنكه رژيم صهيونيستي، موجوديت خود را اعلام كند، گروه‏هاي تروريستي صهيونيستي براي ايجاد جوّ وحشت و ارعاب، به مناطق گوناگون فلسطينيان بي‏دفاع حمله مي‏كردند و مردم بي‏گناه را قتل‏عام مي‏نمودند. هدف اصلي اين عمليات‏هاي تروريستي اين بود كه محيط فلسطين را براي مردم آن ناامن كنند و اهالي اين مناطق را به ترك شهرها و روستاهاي خود وادار سازند. در اين راستا، در تاريخ 14فوريه 1938م صهيونيست‏هاي مسلح عضو گروه تروريستي پالْماخْ در ادامه قتل‏عام فلسطيني‏ها، عمليات كشتار اهالي روستاي سَعسَع در فلسطين اشغالي را آغاز كردند. در اين عمليات كه تا روز بعد طول كشيد، 20 خانه بر سر ساكنان آنها خراب شد و 60 فلسطيني كه اكثراً زن وكودك بودند، كشته شدند. صهيونيست‏ها تا مدت‏ها، از قتل عام روستاي سَعسَع به عنوان الگويي براي كشتار فلسطيني‏ها ياد مي‏كردند و خوي وحشيگري خود را به رخ هم مي‏كشيدند.
در چهاردهم فوريه 1945م و در اواخر جنگ جهاني دوم، بزرگترين و پرتلفات‏ترين بمباران‏هاي غير هسته‏اي جهان به وسيله 1773 فروند هواپيماي بمب‏افكن انگليسي و امريكايى عليه مواضع آلمان آغاز شد. در اين بمباران‏هاي بي‏رحمانه كه سه روز مداوم به طول انجاميد، چند شهر صنعتي آلمان به تلي از خاكستر تبديل شد و بين 150 تا 250 هزار نفر از غيرنظاميان شهرهاي آلمان، جان خود را از دست دادند. اين امر زمينه‏هاي شكست حتمي و سقوط آلمان نازي را تسريع بخشيد به طوري كه دو ماه و نيم بعد، آلمان مجبور به پذيرش تسليم بي‏قيد و شرط و تحمل شكست سنگين از متفقين گرديد.
پس از روي كارآمدن جمال عبدالناصر در مصر و اوج‏گيري شعارهاي پان عربيسم، مسئله وحدت كشورهاي عربي مطرح شد و اين امر با شكل‏گيري جمهوري متحده عربي در اول فوريه 1958م با عضويت مصر، سوريه و يمن عملي گرديد. در عكس‏العمل نسبت به اين اقدام و با تحريك انگلستان و حمايت امريكا، رژيم‏هاي عراق و اردن نيز گفتگوهاي خود پيرامون اتحاد دو كشور را آغاز نموده و در 14 فوريه 1958 بيانيه‏اي منتشر نمودند كه بر اساس آن "اتحاد عربي" و "اتحاد هاشميان" شكل مي‏گرفت. در اين كشور جديد، پيوندهاي خارجي، مسائل دفاعي، گمرك و آموزش به يك كابينه فدرال واگذار گرديد در حالي كه در هر يك از دو كشور، كابينه‏اي محلي نيز وجود داشت. سياست خارجيِ هماهنگ نيز از ديگر توافقات به دست آمده توسط وزراي خارجه عراق، اردن و انگلستان بود. در مارس همان سال قانون اساسي مشترك تهيه شد كه بر اساس آن "پارلمان اتحاد" شكل مي‏گرفت. اين پارلمان 40 نفره كه نيمي از اعضاي آن عراقي و نيمي ديگر از اردن بودند در مسائل مالي حق قانون‏گزاري نداشتند در ادامه، در ماه مه 1958م كابينه فدرال برپا گرديد. اين اتحاديه جوان عمر چنداني نيافت و پس از 5 ماه از اعلام موجوديت، سرانجام در تاريخ چهاردهم ژوئيه 1958م به واسطه كودتاي نظامي عراق منحل گرديد. كودتاي نظاميان علاوه بر فروپاشي اتحاد عربي و نظام سلطنتي، منجر به آغاز حكومت جمهوري در عراق شد.
در 14فوريه 1963م پروفسور مارتين اسكات، جراح انگليسي، در بيمارستان شهر ليدز انگلستان كليه فردي را كه تازه فوت كرده بود، برداشت و طي يك عمل جراحي به يكي از بيماران خود پيوند زد. اين پيوند با موفقيت روبرو شد.